Frida`s plastic world

I paint my own reality.I paint bcuz I need to. I paint whatever passes through my head without any other considerationIiI II

Frida`s plastic world

I paint my own reality.I paint bcuz I need to. I paint whatever passes through my head without any other considerationIiI II

حق با همه گیان است. سوییس بهشت است. آرام...مرتب...هوا و خیابان های براق...آدم هایی با چشم های پر از آرامش..

طبیعت همه جا پخش است. هر گوشه را نگاه میکنی یاد کارتون بچه های مدرسه آلپ می افتی.. خیلی جاها هم آنت و لوسین!...کوه های آلپ نفس ات را میگیرند...حالا میفهمم چرا نینو همیشه میگفت که میخواهد بیاید ژنو و آرام یک گوشه ای زنده گی کند. لحظه هایی هست که این جا حس می کنی مردمی که این جا زنده گی می کنند چه می دانمد آن طرف دنیا مثلا توی عراق، سوریه، اوکراین چه می گذرد؟ یا اگر هم بدانند مثلا اصلا مهم است یا نه؟ 

دنیا اصلا کوچک نیست... زیادی بزرگ است حتا اگر از من بپرسی. وسط اش گم می شوی روزی صد بار...





نظرات 11 + ارسال نظر

حتى من با اینکه کشورهاى دنیا رو نگشته ام و فقط در موردشون خوندم سوئیس رو ترجیح مى دم به بقیه جاهاى دنیا

sheyda fandogh 1393/10/02 ساعت 23:48

jooonam arameshet:)

شی ولف 1393/10/03 ساعت 01:01

نفس بکش. :)

[ بدون نام ] 1393/10/03 ساعت 12:30

وای سوئیس وای سوئیس.
دقیقا نمی دونم از چند سالگی عاشق این کشور بوده ام ندیده و نشناخته.
عزیزم سفرت حسابی به خیر و خوشی و شادی.

دریا 1393/10/03 ساعت 12:32

فکر کنم یادم رفت اسممو بنوسیم از بس که این سوئیس جذبه داره.

سربه هوا 1393/10/03 ساعت 17:01

همه گیان

رها 1393/10/05 ساعت 18:11 http://rahaomidvar.blogfa.com

هه من دلم می گیره همیشه :( از مقایسه ها ، از اینکه می دونی یه جای دنیا اینقده آرومه که دلت می خواد بخوابی کف زمین و دیگه بلند نشی و یه جای دیگه اینقدر ناآرومی و تنش و دردسر هست که شب و روز دلت مردن بخواد و خلاص شدن.
اصن ولش کن! خوش باشی باراان جان :* راستی به جای من هم شکلات تابلرون بزن :))) من عاشققققق تابلرون اصلم :)) لامصب همتا نداره که نداره !

دختر نارنج و ترنج 1393/10/05 ساعت 18:23

و چقدر خوبه که تو الان اونجا هستی باران...........

سیمین 1393/10/07 ساعت 08:58

لیلا 1393/10/07 ساعت 16:03

لطفا قسمت آخر فصل 10 آناتومی گری رو ببین داستان یه دکتریه که پس از مدت ها کار کردن تو یه بیمارستان آشفته و شلوغ پلوغ تو سیاتل، کار تو یه بیمارستان ژنو رو قبول میکنه .
یه جا که داره از پنجره بیرون رو نگاه میکنه محشره . آرامش رو میفهمی یعنی چی !!!

دقیقن لیلا جون، میفهمم اش

الیزه 1393/10/10 ساعت 12:21 http://elize1900.blogfa.com

من پام که رسید به سوییس، به همسر جان گفتم من رو اگر بکشی دیگه بر نمی گردم ایران. همینجا می مونم
نشد که.... برگشتم

این بار رفتی بموووون:))))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد