Frida`s plastic world

I paint my own reality.I paint bcuz I need to. I paint whatever passes through my head without any other considerationIiI II

Frida`s plastic world

I paint my own reality.I paint bcuz I need to. I paint whatever passes through my head without any other considerationIiI II

نفس ِ عمیق. دو تا. همبازی ِ بچه گی های بابا دست ِ بابا را گرفته بود و داشت خاطره می گفت برای اش...

نفس ِ عمیق. دو تا و تمام. با دو تا نفس ِ عمیق بازی به نفع ِ مرگ تمام شد. بابا را گرفت. جِر زد. نامردی کرد. بابا مریض و بی دفاع بود. بابا ضعیف و نحیف بود. همه ی این مدت قدم به قدم و ثانیه به ثانیه با مرگ بود و آخرش هم باخت. مرگ ِ موذی و کثیف. مرگ ِ نامرد. جر زدی. بابا مرد بود اما تو مردانه بازی نکردی. این را یادم نمی رود. تا آخر عمر یادم نمی رود که نامردی کردی . اوایل سال ف را ..و یک هفته مانده به آخر سال، بابا را. این که روی اش پارچه ی سفید انداخته اند و پوست اش مهتابی شده و چشم های اش را آرام بسته، تا همین چند ساعت پیش بابای من بود.این دستی که سرد و بی جان است و من از بوسیدن اش سیر نمی شوم، تا همین امروز صبح دست ِ من را فشار می داد و من الکی داد می زدم که "دست ام شکست" و سریع رهای ام می کرد. جر زدی خدا. نامردی کرد مرگ ِ موذی و پلیدت با بابای ضعیف و نحیف و بیمارم. کاش صبح نشود که بیایند و بابا را ببرند. کاش صبح نشود که بابا را بگذارند توی خاک. مگر نگفته بودی فرصت؟...من که سیر نشده بودم. از بوسیدن و بغل کردن اش...سیر نشده بودم از خرد کردن یخ برای اش تا عطش اش فروکش کند...فرصت؟...همین؟...همین قدر؟...مردانگی ات همین قدر بود؟...دو تا نفس ِ عمیق؟... دو تا نفس ِ عمیق و بابا را گرفتی؟...حالا چی؟...حالا چه کنیم؟...چه قدر فریاد بزنم که بدانی چه قدر نامردی...چه قدر ناعادلانه بازی کردی...که بفهمی...اینی که با دو تا نفس عمیق گرفتی...اینی که پوست اش مهتابی شده و آرام خوابیده...تا همین چند ساعت پیش...بابای من بود...

نظرات 52 + ارسال نظر
مریم 1392/12/24 ساعت 07:34

پدر ان تیشه که بر خاک تو زد دست اجل
تیشه ای بود که شد باعث ویرانی من
از ندانستن من دزد قضا آگه بود
چون تو را برد بخندید به نادانی من
آنکه در زیر زمین داد سر و سامانت
کاش میخورد غم بی سر و سامانی من
بی تو اشک و غم و حسرت همه مهمان منند
قدمی رنجه کن از مهر به مهمانی من

فرزانه 1392/12/24 ساعت 07:39

تسلیت می گم باران جان. بمیرم برای دل پر دردت

پرنده گولو 1392/12/24 ساعت 08:02

متاسفم و میدونم تسلیت فایده ای نداره.
جای پدر در آغوش بهشت امن باشه...

خدی جووون 1392/12/24 ساعت 08:06

عزیزدلم تسلیت...
حالا شدیم همدرد...بیا بغم و تا میتونی گریه کن...حالا دیگه نمیخواد قوی باشی...خودت باش..

فنجون 1392/12/24 ساعت 08:34

باران ...
بخدا اگه میدونستم میخوای اینطوری خبر پرواز بابات رو بدی، هرگز این پست رو نمیخوندم ... گولم زدی باران ... آروم شروع کردی ، آروم گفتی و بابا خوابید تا همیشه ....

جای بابا خالی است ... تا ابد ...
نخواه که بخاطر خودخواهی خودت، بابات میموند و عذاب میکشید ... کسانی که عمری سرپا بودن، از اینکه نتونن کارهاشونو خودشون انجام بدن، اذیت میشن....

الان آرومه و توی "قلبت" داره بهت لبخند میزنه.

[ بدون نام ] 1392/12/24 ساعت 08:40

متاسفم ... تسلیت میگم. بلد نیستم دلداری بدم , خوبیش که نمیشه گفت ولی حداقلش اینه که دیگه بابا درد و زجر نمیکشه ... روحش شاد

د.ک 1392/12/24 ساعت 08:58

دو تا نفس عمیق ... کاش ما هم همین فرصت را داشتیم و می گذاشتند فقط دو تا نفس عمیق بکشیم .... اما نگذاشتند و ما بی دو تا نفس عمیق مردیم ......


همین

دریا 1392/12/24 ساعت 09:01

باران جان واقعن شوکه شدم و هیچی نمی تونم بگم جز اینکه از خداوند واستون طلب صبر کنم در این لحظات سخت

فتانه 1392/12/24 ساعت 09:14

بارانم............راست میگی...مرگ همین قدر نامرد است... بابای نازنین من هم با دو نفس عمیق رفت... چقدر بابای من شبیه بابای تو بوده باران....همین پنجشنبه سرد و بارانی بود که چهل روزه شد رفتنش.... فقط آرامم که دیگه درد نمیکشه... که اون مریضی لعنتی زرد و نحیفش کرده بود ... باران جان برای پدر عزیزت آرامش می خوام از خدا... و برای خودت باز هم صبر... گرچه وقتی همه همین رو به من میگن می خوام لهشون کنم...........

وحیده 1392/12/24 ساعت 09:21

عزززیزززکم ....
چی بگم ؟ واقعا چی بگم ؟؟؟ منی که پدرم رو از دست دادم اما در روز های اول سال ... حتی فرصت خداحافظی نگذاشت ... آه باران چشمانم جوشید ... دلت آرام وصبور ...

سیمین 1392/12/24 ساعت 09:22

دلم شبیه ِ این آسمان ِ تیره و ابری ست
و همراه تو سوگوارم باران...

مهسا 1392/12/24 ساعت 09:43

بارانم، باران جانم بمیرم برای دلت :،(
آخه چی بگم الان که اشک هام امون نمیدن بهم
از خدا صبر، صبر، صبر می خوام براتون

هیچی ارومت نمیکنه
این اتیش خاموش شدنی نیست
فقط میگم که خدا شاهده این چند روزه ، از پست اخرت ، همش تو دنیای واقعی داشتم برای تو و بابات دعا میکردم
خدا میدونه هزار بار اشک تو چشمام جمع شد
هیچ کلمه ای برای آرام کردنت بلد نیستم

باران عزیز تسلیت...بعضی وقتها بزرگترین و سنگین ترین واژه ها هم حقیر میشوند. مثل تسلیت الان ما به تو که بهترینت را از دست داده ای

هیما 1392/12/24 ساعت 10:32

اخ باران بمیرم برات
گریه کن هرچی میتونی داد بزن
روحشون شاد
حداقل با این جمله که الان دیگه درد نمیکشه میتونی خودتو کمی تسلی بدی عزیزم
منو تو غمت شریک بدون

نوشین 1392/12/24 ساعت 10:54 http://nooshnameh.blogfa.om

وای خدای من!!

متاسفم باران. فکر نمیکردم به این زودیها.... خدایا چه بی بهانه ... اینهمه عجله برای چی...
روحش شاد باران عزیزم.... روحش شاد

مرکوری 1392/12/24 ساعت 11:03

باران جان نمی دونم چرا امروز که داشتم میومدم سرکار فکر میکردم یعنی بابات می تونه این چند روز رو دوام بیاره تا سال جدید رو با هم شروع کنین و اومدم دیدم که نه نتونستن ولی شماها باید بتونین و باید سفت دست همو بگیرین و از این سال بد بگذرید. متاسفم

ندا 1392/12/24 ساعت 11:19

روحشون شاد...

aylin 1392/12/24 ساعت 11:19

باران جان تسلیت

shirin 1392/12/24 ساعت 12:19 http://esseblack.blogfa.com

Matam borde baran
Baran
Baran
Arum bash baaran.
Baba taze khub shode sarehal shode arum shode khandun shode
Vay barn
Kash mishod seft baqalet mikardamo ta jayi k ra dasht zar mizadim 2tayi

:(
tasliat...

میم جین جون غمگین 1392/12/24 ساعت 14:07

باران عزیزم الهی فدات شم ی بگم آخه الان???? باران جونم فقط از خدا میخوام که بهتون صبر بده فقط از خدا میخوام آرومتر ظی عزیزم

و تو چقدر ماهی که تو این سخت تزین لحظه های زندگیت برای ما ارزش قایلی و میای اینجا با این رو حیه

باران خیلی متاسفم خیییییییلیی

coco 1392/12/24 ساعت 15:13

باران عزیزم با همه ی حرفات قد تموم خاطرات میمردمو زنده میشدم بس که همه ی دردتو میفهمیدم و بس که همه شو منم کشیده بودم...تو غمت منو هم شریک بدون.نمیدونم چی باید بگم چون میدونم هیچی ادمو اروم نمیکنه

وااااااااااااااااااااای باران
تسلیت میگم عزیز دلم
بد سالی بود سال 92

بهمندخت 1392/12/24 ساعت 16:30

باران جان
کاش میشد چیزی گفت
پستت آتشم زد
تسلیت میگم.
کاش میشد چیزی گفت. کاش میشد کاری کرد.

فرزانه 1392/12/24 ساعت 18:03

از صبح لحظه به لحظه به یادتم .

[ بدون نام ] 1392/12/24 ساعت 18:41

Chi begammmmm,doniaye kesafattttttttt,ey kash khab bod...

سارا 1392/12/24 ساعت 18:56 http://haleman1.blogsky.com

باورم نمیشه ...

پروانه 1392/12/24 ساعت 21:54

الهی بمیرم بمیرم ... چقدر دلم سوخت .. روحش شاد ... دلم آتیش گرفت ..

sheyda 1392/12/24 ساعت 22:02

روی تسلیت گفتن ندارم باران
روحشون شاد
هر کاری داشتی بگو عزیزم

سایه 1392/12/24 ساعت 22:39

هیچ حرفی هیچ کلمه ای گویای ضعف و ناتوانی آدم نیست در برابر این ناعدالتی این مرگ این ویرانگر....لعنت به تو زندگی که می گویند با مرگ است که معنا پیدا می کنی... کاش اختیار دست ما بود و آن وقت بود که می دیدی هیچکدام انتخابت نمیکردیم.
باران عزیزم برایت دریا دریا صبر آرزو می کنم... که تاب بیاوری این لحظه های پر اندوه را....

آیدا 1392/12/25 ساعت 00:10 http://1002shab.blogfa.com/

نمی دونم چی بگم. نمی دونم چی می کشی اما مطمئن ام حالت خوب نیست.دلداری دادن که بلد نیستم اما اگر هم بلد بودم باید الان خفه می شدم بارانم.
باران متاسفم که همچین روزهای تاریک و سختی رو تجربه کردی. متاسفم که مرگ انقدر با تو بی انصاف است. متاسفم که به جای هر چیزی فقط دارم زار می زنم.
بارانم ...

باران جای بابات خوبه باران بابا هنوز هم هست فقط جسمش نیست
باران منم عزادار دو عزیزم هستم الان که در عرض 11روز هر دو رو از دست دادم سخته...

خدا بهت صبر بده نازنینم.
مرگ تلخه، خیلی خیلی تلخ و نامرد
اگه نامرد نبود ک امید ماها رو نمیگرفت

خروس 1392/12/25 ساعت 01:20

..........................................................................
.........................................................................

مینا 1392/12/25 ساعت 06:07

باران جانم دردت به جانم خیلی خیلی غم گرفت وجودم را...برایت صبر آرزو می کنم که غم عزیز داغی است بر دل تا همیشه ....به خصوص که پدر باشد و غمخوار دخترکش...هم غمتم ...

چی بگم؟اینجا کسی نیست و اشک هام همینطور سرازیر شده. تسلیت میگم. تسلیت باران. تسلیت.

شب زاد 1392/12/25 ساعت 09:34 http://unknowncr.blogfa.com

دلت باران.بمیرم برات.چه بد !!!!چه بد!!!!چه زود.باران باورم نمیشه.

نازنین 1392/12/25 ساعت 09:47

خوب میفهمم چی میگی و چی میکشی.
سرطان،متاستاز،درد،بیحالی،رنگ پریدگی و کاهش وزن و ...
پدرم فروردین امسال رفت و من هنوز با شنیدن کلمه ی بابا بغض میکنم و چشمام پر از اشک میشه.
حتی فرصت آخرین بار دیدن و بغل کردن و بوسیدنشم نداشتم،راهم دور بود و منم پا به ماه و منتظر کودکی که به خاطر دل بابام به این دنیا دعوت کرده بودم ولی حسرت برآوردن آخرین آرزوی بابا به دلم موند.3هفته فقط 3 هفته اگه خدا فرصت میداد ولی نداد و من از اون روز از خدا میپرسم یعنی تو این دنیای به این بزرگی واسه هر دو تاشون جا نبود که یکیو ازم گرفتی؟
امیدوارم تحمل دوریشو (نه نبودنشو) پیدا کنی،عزیزم.

مهسا 1392/12/25 ساعت 09:53

کاش کلمه ای بود که با گفتنش میتونستم از دردت کم کنم
فقط میتونم بگم نفس عمیق بکش باران جان

مریم 1392/12/25 ساعت 09:53 http://marmaraneh.blogfa.com

عزیز د لم تلیت میخره ترین کلمه ای که میشه این موقعها گفت؛دل داغدیده با هیچ کلمه ای آرومتر نمیشه و تسلی نمیبینه، ای کاش که این روزهای سخت زودتر بگذره

ناراحتم. همین

آخ بارانکم :((
بمیرم برای دلت...
چه سال ِ بدی داشتی...
کاش بودم بغلت میکردم...

تسلیت میگم . روحشون شاد باشه ، خدا سایه مادرت رو بالای سرت نگه داره .

از زمان مرگ " ف " میخونمت از روزهایی که تو بیمارستان بودی .
تسلیت میگم . خدا به شما و خانوادتون صبر بده

چقدر درد دارد...
تسلیت می گم عزیزم. خداوند رحمتشان کند.

میم جین جون غمگین 1392/12/25 ساعت 14:17

آبینه 1392/12/25 ساعت 15:35 http://minoo1382.blogfa.com

روحش شاد.برات صبرآرزودارم...

اون نیست 1392/12/25 ساعت 16:11

باران اولین باری که وبلاگتو خوندم داشتم "هفته ی خاکستری" فرهاد گوش میدادم..اولین پست هایی هم که خوندم، آخرین هایی بود که از "ف" می نوشتی..
از اون موقع ها هروقت اون آهنگو میشنوم یاد ِ تو و "ف" و زندگی میوفتم؛ یجوری که انگار تو سرم این آهنگ تم موزیک روزهای تو باشه! :| که شاید کیلومترها با من و زندگیم فاصله داره اما نزدیکه..قابل درکه..

من تابحال مرگ ِ عزیز تجربه نکردم؛ اما میفهمم که چقدر دردناک میتونه باشه ذره ذره آب شدن عزیزان جلوی چشم آدم

تسلیت می گم

تیله 1392/12/25 ساعت 16:56

از صمیم قلب تسلیت میگم باران جان انتظار نداشتم بیام و این پستو ببینم گلوم پُرِ بغضِ، هنوز تو حالو هوای تجسم مکالمه تون سر غذا دادن به کبوتره بودم شوک شدم شوک.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد