I paint my own reality.I paint bcuz I need to. I paint whatever passes through my head without any other considerationIiI II
I paint my own reality.I paint bcuz I need to. I paint whatever passes through my head without any other considerationIiI II
Frida
1392/04/15 ساعت 13:12
اون وقت با من یا بی من؟
تو هم باشی خوبه.فسقل هم بیار که بهتر.
یه ... .
یه نقطه..
امروز وقتی تو راه اون اهنگ شده که دوستت برات گذاشته بود رو بار ها و بارها گوش کردم همش این پستت چلو چشمم بود
یه روز
یه وقت
یه جا
اره انگار اسم اون آهنگ رو باید همین بذارن اصن
بهتری بانو؟پیشنهاد من هنوز سرجاشه عزیزم
پیشنهادت رو می دونم..من هنوز سر جام نیستم اما.
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی ...
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی
که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند ...
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.
عجب شعر خوبی بچه!..به حال و روزمون می خوره
می خواهم ;)
یاد کتاب آنا گاوالدا افتادم. دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد