Frida`s plastic world

I paint my own reality.I paint bcuz I need to. I paint whatever passes through my head without any other considerationIiI II

Frida`s plastic world

I paint my own reality.I paint bcuz I need to. I paint whatever passes through my head without any other considerationIiI II

ف

صدای نازی که گریه می کند پشت تلفن...می گویم:" نازی؟...عزیزم؟...باز دلت گرفته؟"

بریده بریده می گوید :" کاش دلم تا ته دنیا بگیره باران..اما ف...ف...چیزیش نشه"

وا می روم.ف آن یکی دختر عمه ام است که وقتی مادربزرگم فوت کرد و نازی تنها شد ، زنده گی اش را از پدر و مادرش جدا کرد و آمد هم خانه ی نازی شد که نازی مان تنها نماند.

با صدایی که دارم خفه می شوم انگار می گویم:"چی شده؟".از کلمه های بی سر و ته و گریه های نازی می فهمم که صبح موقعی که می رفته سر کار تصادف کرده.سرش ضربه دیده و خونریزی داخلی دارد.به هوش نیامده از صبح.همه ی جمعه ی قبل می آید جلوی چشم ام که پیش شان بودم و پای ام را کردم توی یک کفش که یک عکس "خلاقیتی" بیندازیم!سی و شش تا عکس باید می گرفتیم که می خواستم بچسبانمشان به هم و خلاقیت بازی کنیم مثلا!.کلی فحش و بد و بیراه نثارم کردند اما نتیجه وادار به لبخندشان کرد آخر.

سعی می کنم نازی را آرام کنم.با التماس می گوید:" باران بیا فقط...باران بیا.ف خوب نیست...ف خوب نیست...می گن خوب نیست باران.تو رو خدا..." صدای شکستن ام را می شنوم...

قلبم دارد توی گلوی ام می زند.زمستان است زیر ِ پوستم...زل زده ام به قلب ِ سه نفره مان و منتظرم ماشین بیاید...می ترسم ریمیا.خیلی...





نظرات 4 + ارسال نظر

دوست داشتم بیایم اینجا گلدانهای رنگی و ترنج و کشفیات جدید کار جدید رو بخونم و ...وا رفتم ...ف خوب شود خدایا ...خواهش میکنم ف خوب شود ...

اونوقت تو وقت کردی بیای اینا رو بنویسی؟

مینا 1392/02/17 ساعت 17:30

امیدوارم حالش خوب شه...خیلی دلم گرفت...خیلی ...کاش حالش خوب شه...

خروس 1392/02/18 ساعت 01:57

بعضی وقتا دلم میخواد گاب گوسبند باشم چون گاب گوسبند ها سوات خوندن نبشتن ندارن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد