ایستاده است کنار میزم و با ماهی ام بازی می کند . می گوید:" ماهی ت چه قدر تف کرده توی آب..ایناهاش این حباب ریزا...شبیه کف ان..."
می گویم :" اونا تف نیستن خنگ..توی اینترنت خوندم بهشون می گن خانه ای از حباب..وقتی این کارو می کنن یعنی آماده ی جفت گیری ان...هربار نگاهم به خودش و خونه ی حبابیش می افته..دلم می سوزه براش..اصلا نمی دونم چرا همه ی pet های من ناکام می مونن..."
از بازی دست می کشد و دست اش را از توی آکواریوم بیرون می کشد و نگاهم می کند و خیلی جدی می گوید..:" دو ساله دنبال دوست پسر می گردم..دلت برام نمی سوزه...حتما باید کف و تف کنم تا دل ات به رحم بیاد؟"
و بعد با وقاحت زل می زند توی چشم ِ من!
قیافه ی من و ماهی ام از وصف خارج است!
پ.ن.1.برای ترنج دنبال "آقا" بگردم...برای "ماهی خان" دنبال خانم بگردم...برای دوستان دخترم دنبال "دوست پسر " بگردم...برای پسرهای دور و برم دنبال "دوست دختر " باشم...بعد هم هر بار فحش "جا%$" را بشنوم لب هایم را گاز بگیرم که "واااااااای چه حرف بدی!!!"
مررردم از دستت
hahahahaa
میخوای یه گربه سگ داشته باشیم؟؟؟
ترنج رو بیار پیش پسرم
اره ببینیم کی کی و می کشه:)))