Frida`s plastic world

I paint my own reality.I paint bcuz I need to. I paint whatever passes through my head without any other considerationIiI II

Frida`s plastic world

I paint my own reality.I paint bcuz I need to. I paint whatever passes through my head without any other considerationIiI II

بابا فردا "مرد ِ عمل" است

پس انداز ِ دو سالم را دادم برای یک چهارم ِ عمل ِ بابا!

بله یک چنین تعادلی وجود دارد در کشور ِ ما بین میزان ِ درآمد ِ یک دختر و میزان ِ پس انداز ِ همان دختر  و هزینه ی درمان پدرش  و   حساب بانکی  ِ همان  پدر  که  باز نشسته ی آموزش و پرورش است .

حالا فکر کن که توی این وانفسا و شیمی درمانی ِ خداد هزار تومان و پرتو درمانی خداد میلیون تومان ، اداره ی بیمه هم بزند و میانه اش با آموزش و پرورش شکرآب   شود و کارمند ِ بیمه زل بزند توی چشم های برادرک و بگوید:" اون ها پول ِ ما رو نمی دن..ما هم بیمه شون رو قبول نمی کنیم!"


نه واقعا..اصلا بی شوخی...بدون هیچ طنزی...مملکته لامصصصصبه داریم؟!


پ.ن.1.تا چند روز قبل از عمل   نباید غذا بخورد.از درد به خودش می پیچید که می گویم :" بابا یه جک...پسره نه خونه داره..نه ماشین داره...نه تحصیلات داره...نه اخلاق داره...نه قیافه داره...ازش می پرسن ازدواج کردی؟..می گه نه هنوز دم لای تله ندادم!!..د ِ لامصب تو خودت تله ای!!"..و خودم از خنده غش می کنم.بابا هم از خنده می پیچد به خودش.حالا از دیروز هر بار که زنگ می زنم...می گوید" اون پسره   رو دوباره بگو..اسمش چی بود؟!"...می گویم :" وااااا بابا...اسم نداشت که...چه می دونم..."رامبیز"!!بعدش هم بعد از صد بار حفظ نشدی؟"..می گوید:" چرا..اما تو "لامصب" رو خیلی خوب می گی...حالا بگو دیگه..رامبیز و بگو!!"


 

نظرات 8 + ارسال نظر
سربه هوا 1391/03/21 ساعت 11:00

ایشالا به زودی سلامتیشو پیدا می کنه... دعا می کنیم..

فرزانه 1391/03/21 ساعت 14:24

نمی تونم بفهمم چرا زندگی انقدررررررررررررررررررررررررررررر سخته

سخت فقط مال اون "ز" اولشه...

بهروز 1391/03/21 ساعت 20:29

امیدوارم به زودی حال بابا خوب بشه و تو هم بخندی .

خروس 1391/03/22 ساعت 03:37

هنوز دختری با 2سال پس انداز از دست داده که جک میگه و پدری که میخنده وجود داره . اما واسه رامبیز و اصغر و صغرا و کبری و من و اونو و اونا، این هم نخواهد بود

فنجون 1391/03/22 ساعت 09:25 http://embrasser.blogfa.com

از ته دلم امیدوارم هرچه زودتر سلامتیشو بدست بیاره و عمل به خوبی و خوشی پیش بره.
مسائل مالی به کنار ... اون استرس و طول درمان و نگرانی هاش خودش برا فلج کردن آدم کافیه.

این دوران هم تموم میشه باران ... قوی باش مثل همیشه

سما 1391/03/22 ساعت 09:42

براش دعا میکنم

مانا 1391/03/22 ساعت 17:24

باران جان امیدوارم این روزا رو خوب تحمل کنی
جک باحالی بود

بابای عزیز باران......
خوشحالم که حالشون خوبه. الان می دونم. الان می دونم که باران با همه ی سختی هایی که داره خیالش یه کمی از طرف بابا راحت تر از قبله...
و این خوبه.. خیلی خوبه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد