Frida`s plastic world

I paint my own reality.I paint bcuz I need to. I paint whatever passes through my head without any other considerationIiI II

Frida`s plastic world

I paint my own reality.I paint bcuz I need to. I paint whatever passes through my head without any other considerationIiI II

! la Saint-Valentin encore

برادرک ساعت ِ شش صبح :"برام تا عصر دو تا کادوی ولنتاین ِ توپ می گیری؟"

من  ، خوابالود در حد مرگ ، خسته از رژه های دیشب پا به پای ترنج.:  " احمق ، آدم  برای ولنتاین "توپ" می گیره آخه؟توپ پینگ پنگ خوبه؟ "

برادرک:" هر هر...می گیری یا نه؟"

من:" تو که عرضه ی دو تا دو تا نداری...واسه چی دو تا دو تا لقمه برمیداری؟"

برادرک:" عرضه ی دو تا رو دارم...اما خدایی چهار تا چهارتا سخته.دو تا شو خریدم...دو تاشو هم تو قبول زحمت کن...از دنیا کم می شه؟...بیا و یه بار در عمرت برام خواهری کن...!"

 

تلفن را  بدون این که قطع کنم ، می اندازم پایین تخت و سرم را می کنم زیر بالش!

نظرات 1 + ارسال نظر
بهروز 1390/11/26 ساعت 01:13

مراتب ارادت بنده رو به برادرک برسونید :)

ارادت از ایشونه:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد