اگه این خسته گی و خوابالودگی ِ مزمن و آلودگی و فیس بوک و سی ان ان و فاکس نیوز و یو تیوب و فیلم های شاخ در بیار ِ فرانسوی و موزیک های جدید و اخبار ویکی لیکس و سرما و غصه ی کفاش ِ سرِ کوچه و دغدغه ی کلاس ها ...اجازه بدن...من به همه ی کارهای مفید ِ زنده گیم می رسم !
پ.ن.1.وقتی آقای ح وارد اتاق کپی شد...من دقیقا به حالت زیر به دستگاه آویزون بودم و نمیدونم چه کوفتی رو داشتم زمزمه می کردم!!بعدش هم مدام به خودم گفتم که (( حالا که چیزی نشده..اتفاقی نیفتاده...در روز ممکنه شصت نفر بیان و به دستگاه کپی آویزون شن و هر کوفتی که به دهنشون بیاد و بخونن!!!!!!!..این که اصلا صحنه ی عجیبی نیست.)).
حیف که نقاشیه قابل دیدن نیست