دیروز از نبودن اش...آن قدر بغض داشتم که حتی نمی توانستم به چشم های کسی نگاه کنم...
امروز کف کاپوچ ام را میخورم و بدون بغض به دیروز فکر می کنم ...
چقدر تجربه مکرر این حکایت پوست آدم را کلفت می کند ...
تو هنوزم به نبودن نرگس عادت نکردی؟
کدوم نرگس؟
چقدر تجربه مکرر این حکایت پوست آدم را کلفت می کند ...
تو هنوزم به نبودن نرگس عادت نکردی؟
کدوم نرگس؟