مجبورم اسباب کشی کنم از این وبلاگ. شاید هم دیگر وقت اش بود. همه ی آن هایی که با من اشک ریختید و با من لبخند زدید، بیشترتان را می شناسم و جای دیگری از این سرزمین مجازی خواهم دیدتان.
همین. زنده گی شخصی و متن های روزمره و به شدت خصوصی و روزهای آرامم را قربانی هیچ چیز نمی کنم.
به همین ساده گی :)
در ایمیل من همیشه به روی غریبه گان آشنا تر از هر آشنایی باز است ، دوستان جان.
Bma564@gmail.com
خوشحالم که نمی خواهی تعطیلش کنی ، چون ننوشتن یه بلاگر مث کتاب هیجان انگیزیه که نصفیش نیست
اگه دوست داشتی آدرس خونه جدیدت رو بهم بدی خوشحالم میکنی
سلام دوست. میشه یه توک پا برام ایمیل بزنی لطفن؟:)
سلام
میدونید چیه؟
من خیلی وقته میخونمتون. از 4 سال پیش که 700 کیلومتر دور از خانواده بودم تا الان. از اون روزایی که از خیلی خاطرات تلخی نوشتین و من این هجم غم برای یک نفر رو درک نکردم ولی ناراحت شدم. تا بعدا که رفتین سر کار بشردوستانه. تا بعدا که پدرتون به رحمت خدا رفت و بعد که خواستید برید خارج. الانم مثل بقیه بهم میگید ایمیل بزنم؟
بله عزیز جانم. آناهیتا جانم. می شه لطفن؟
سلام
منم خواننده خاموش بودم که الان که داری میری زبون باز کردم!
مامان شدنت مبارک، دوران بارداری دوران خاطره انگیزیه، ممکنه سخت و پیچیده باشه ولی بازم لذت بخشه، ایشالا به سلامتی طی اش کنی.
اگه اشکالی نداره لطفا به منم بگو کجا مینویسی
ممنونم
شکوفه جان ممنونم. می شه یه توک پا برام یه ایمیل بزنی؟
من یک خواننده خاموش چندین سالهام.. از کجا منو میتونین بشناسین..
البته خیلی خاموش نبودم. ولی خب.
اگر بهم ایمیل بزنید...می تونم بشناسم شما رو :) به همین راحتی
سلام. من با یه نی نی پسر 40 روزه جا موندم که! چه کنم که تازه فهمیدم اینجا نمیایی؟
براتون یک عدد ایمیل فرستادم. مشاهده بفرمایید لطفن.
سلام باران جان
خودم میدونم زیاده خواهی ،ولی میشه خواهش کنم من خواننده قدیمی خاموش ام همراهتون باشم؟
در هر صورت براتون شادی و سلامتی آرزو دارم .
براتون یک عدد ایمیل فرستادم. مشاهده بفرمایید.
سلام. وقت به خیر. من هم مثل خیلی از دوستان، آرام و بیصدا مطالبتون رو دنبال میکردم. شخصیت و نوع نگاه شما به مسائل برام جالب و آموزنده بود. پستهای مربوط به از دست دادن پدرتون رو با جون و دل خوندم و اشک ریختم... حسی مثل زمان از دست دادن مادر خودم.
القصه، جرات نمیکردم درخواست دنبال کردن مطالبتون رو داشته باشم. زیاده خواهی بود برای یک خواننده ناشناس و خاموش... ولی تعداد کامنتها امیدوارم کرد. آیا میتونم به مطالب جدید وتجربیات آموزنده تون دسترسی داشته باشم؟
با سپاس
سلام لیلای عزیز. ممنونم از لطف شما. براتون ایمیل زدم.
هنوز به اینجا سر میزنی؟
اوهوم...خیلی وقتا...
سلام مجدد. ممنون از محبتتون. ولی ایمیلی دریافت نکردم یا شاید اشتباهی پاک کردم. شرمنده. میشه مجددا لطف کنید؟
دوباره برات فرستادم لیلای عزیز
بزرگ که می شویم ، غصه ها زودتر از ما قد می کشند ،
دردها نیز !!!!!!!!!
غافل از این که لبخند هارا ،
در آلبوم کودکی جا گذاشتیم....
حیف......
................سلام و عرض ادب[گل]
سلام، ببخشید مزاحم شما شدم، میخواستم بدونم شما از "فنجون" وبلاگ " حوصله کن خواهیم رفت" خبری دارید؟ امکانش هست بگید که چرا وبلاگ ایشون بسته شده و آیا وبلاگ جدیدی باز کردند. ممنونم باران جان
به گمونم فیلتر شده بود مدتی.
سلام باران جان منم یه خواننده قدیمیم که تا قبل زایمانم یعنی یه سال و نیم پیش خاموش میخوندمتون دیگه سرم گرم پسرم شد تا یه هفته پیش که دوباره شروع کردم خوندنت و به اینجا رسیدم کلی غصه خوردم که جا موندم نمیدونم هنوزم اینجا میایید یا نه حتمن الان با نی تی کلی سرت شلوغه تقریبا با پسر من باید همسن باشن خواستم بپرسم هستی که ادرس جدیدتو برام ایمیل کنی؟ دل تو دلم نیست بخونمت خیلی حس نزدیکی با عقاید و افکارت دادم. مرسی
پیدات کردم باران جان نیازی به ایمیل نیست
هر کجا هستی شاد و خندون باشی :)
چقدر بی خبر بودم ازت اینجا وچقدر نوشتی و من نخوندم.تو دایرکت اینستا برام آدرس جدیدت رو بنویس لطفا
سلام لیدای عزیز. متاسفانه صفحه ی شما رو توی اینستا پیدا نکردم. می شه لطف کنید و بهم مسیج بدید در دایرکت؟:) ممنونم